شرح خبر: به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس مصطفي كواكبيان نماينده تهران و عضو فراكسيون اميد مجلس شوراي اسلامي شامگاه پنجشنبه در برنامه دستخط، اظهار داشت: 85 درصد از مراجعات مردمي درخواست شغل از ما است. من فكر ميكنم اين موضع گوياي مشكل اصلي جامعه است. افرادي كه ليسانس، فوق ليسانس و فارغ التحصيلان بيكار هستند. اين يكي از دردهايي است كه بايد به طور جدي پيگير باشيم. *حقوق هاي نامتعارف ظلم و خنديدن به مردم است مجري: اكنون كه با مردم حشر و نشر داريد و خودتان هم از يك خانواده ضعيف بلند شديد، فكر ميكنيد مهمترين مشكل مردم چيست؟ كواكبيان: بعد از افتتاح مجلس در محل روزنامه دفتري افتتاح كرديم كه به عنوان دفتر ارتباطات مردمي است. متوسط روزانه 30-20 مشتري هم مراجعه ميكنند. باور بفرماييد 85 درصد اينها از ما شغل ميخواهند، من فكر ميكنم خود اين گوياي مشكل اصلي جامعه است. افرادي نيست كه زير ديپلم باشند. افرادي كه ليسانس، فوق ليسانس و فارغ التحصيلان بيكار هستند. اين يكي از دردهايي است كه بايد به طور جدي پيگير باشيم. *دستگاههاي نظارتي در حقوقهاي نجومي كاملا بيهوش بودند مجري: 7 ارديبهشت امسال در دور دوم انتخابات به اهواز رفته بوديد و با صراحت خاصي گفتيد مجلسي ميسازيم كه از فساد هيچ خبري نباشد. 4 ماه گذشته است و اين حرف شما يك پشتوانه ذهني و فكري داشت، كار جديدي را در مجلس شروع ميكنيد؟ كواكبيان: بله، ما يك فراكسيون شفافسازي راه انداختيم. مجري: اين در مجلسهاي دوره قبل بوده است؟ كواكبيان: خير، البته بوده است اما مبارزه با مفاسد اقتصادي بود و تحت عنوان فراكسيون شفافسازي نبود. تا الان هم با مسئولين دستگاههاي نظارتي همانند ديوان محاسبات، سازمان بازرسي ملاقاتها و مكاتباتي داشتيم و پيگير ماجرا هستيم. البته ابتداي مجلس كه وارد شديم با بحث فيشهاي نجومي مواجه شديم كه مشكل عجيبي بود. *پزشكان هم از جمله حقوقبگيران نجومي بودهاند مجري: گفتيد حقوق هاي نامتعارف ظلم و خنديدن به مردم است. كواكبيان: بله. واقعاً همين است. من اخيراً يك جايي گفتم كه به رئيس محترم مجلس گفته بودم كه دستگاه نظارتي خواب بودند ولي ايشان توجيه ميكردند كه نه مشغول فعاليت و كار بودند. بعد از اين كه گزارش كميسيون اصل 90 مجلس در مجلس قرائت شد، گزارش ديوان محاسبات هم قرائت شد، لذا من گفتم من اشتباه كردم و اينها خواب نبودند بلكه كاملاً بيهوش بودند. دستگاهها توجيه هم ميكنند من در جايي گفتم بر فرض كه مقررات هم باشد انصاف كجا رفته است؟ البته بگويند عدد هم خيلي كم است كلا مثلا 4 دهم درصد مديران مجري: من كار و اقدامات دستگاه هاي نظارتي را زيرسوال نميبرم، قطعا محترم است. ولي گزارش ديوان محاسبات شما را اغنا كرد كه تنها 4 دهم درصد اين مسئله را داشتند؟ كواكبيان: بله ولي بحث اين است كه بالاخره اينها بعد از اينكه ماجرا از سايت ها شروع شد تازه جدي شدند. شايد در سالهاي قبل بررسيهايي انجام ميدادند اما به اين دقت و جديت نبودند. مجري: بعد هم گفتند اكثراً قانوني بوده است. هم سر اين ماجرا و هم سر ماجرا املاك كواكبيان: بله. اين هم يك ماجرايي است كه در اين چند ماه مطرح شد. دوستان از لحاظ تعداد مديران همان 4 دهم درصد ميشود چون مجموعه مديران كشور را محاسبه مي كنند و ميبينند اين تعداد به يك درصد هم نميرسد اما بحث اين است كه افكار عمومي خيلي كمتر از اين را هم نميتواند هضم كند. مي گويند چه مبنايي دارد، حقوقهايي را كه مي گوييم همه بالاي 20 ميليون بوده، يعني بين 10و 20 ميليون هم ما ممكن است خيلي حقوق ها را داشته باشيم اين درصد را توجه داشته باشيد. 4 دهم درصد مديران حقوق بالاي 20 ميليون دريافت ميكردند. مجري: يعني ممكن است افرادي باشند كه 19 ميليون حقوق بگيرند؟ كواكبيان: بله. آمار اين گونه گزارش شده است. برخي دستگاهها همانند پزشكان در وزارت بهداشت اين آمار بيشتر جلوه كرده است. در برخي از دستگاهها بيشتر و در برخي دستگاه ها كمتر بوده است. برخي مواقع هم ظاهر قانوني دارد. همان مسئلهاي كه درباره صندوق توسعه ملي است كه قانوناً اين اختيار به آنها داده شده بوده ولي من ميگويم مثلاً در دانشگاهها هيئت امنا اختيار دارد كه هر مقداري براي رئيس دانشگاه حقوق تعيين كند و حتي براي اساتيد هم چنين است ولي اين هيئت هيچگاه حقوق رئيس را 100 ميليون تعيين كرده است؟ اين مسئله تنها براي اين دولت نيست. پول اوليه كه از 27 ميليون در 8-7 سال قبل شروع شد، همان هم زياد بود. سال به سال درصدي بالا بردند تا 56 ميليون برسد. مجري: شما مي گوييد عزم خود را جزم كرديد كه فساد در اين دوره نباشد و فراكسيون تشگيل شد. بعد از اين حقوقهاي نجومي اتفاقي رخ داد و يكي از نمايندگان نطقي در دفاع از يكي از كساني كه در ليست حقوقهاي نجومي بودند، انجام داد و گفتند سر سفره انقلاب بودند و سهم خود را برداشته است. كواكبيان: اين جمله را خدايي بيان نكردند ولي صحبت خوبي نكردند و من اين را به خود ايشان هم گفتم. مجري: من به جناحها كاري ندارم ولي حداقل بايد چند نفري اعتراض ميكردند. كواكبيان: من خودم بعد از نطق به ايشان گفتم. موضوع بحث چيز ديگري بود و وزير ارتباطات آمده بود و درباره فضاي مجازي و سايت ها صحبت ميكردند. ايشان ميخواستند درباره اين موضوع صحبت كنند كه تمام نطق وي متمركز روي اين بحث شد و اين خوب نبود مجري: به شما چه گفتند؟ كواكبيان: بالاخره بايد بپذيريم كه تجربه هم نداشتند. تازه وارد مجلس شدند و او تقصيري هم نداشت، خواستند بگويند كه اين سايتهاغيراخلاقي مينويسند، رئيس جلسه هم چند باري تذكر دادند. بعد اين جمله اصلاح شد. اين كه "ما بيشتر از اين سهممان بوده است" را واقعاً ايشان نگفته بود. بايد اخلاقي برخورد شود ولي نطق ايشان هم خوب نبود. مجري: به عنوان نماينده مردم تهران، چيزي درباره املاك نجومي انجام داديد؟ كواكبيان: بله، در اين زمينه هم به مردم شريف تهران و ملت ايران ميگويم كه حدود 15-14 نفر هستيم كه تحقيق و تفحص از شهرداري تهران را امضا كرديم. بالاخره با دوستان شهرداري كينه شخصي نداريم و اين مسئله از سوي مردم بايد بررسي و شفافسازي شود. در اين زمينه هيئت تحقيق و تفحص تشكيل داديم البته بايد اين كميسيون عمران برود و تصويب شود و بعد وارد صحن علني مجلس شود. مجري: پيشنهاد داديد؟ كواكبيان: بله، الان در كميسيون عمران است و وقتي تصويب شد وارد صحن علني ميآيد. همينطور كه درباره صندوق ذخيره فرهنگيان انجام داديم كه تحقيق و تفحص انجام گيرد. مجري: من به ياد دارم اين را از مجلس هشتم پيگير بوديد. كواكبيان: بله. همين آقاي حاجي بابائي وزير بودند. دوستاني هم ناراحت شدند و من گفتم شفافسازي كار بدي نيست. خيلي جدي گرفته نشد و الان خوشبختانه مجلس تصويب كرد و بايد بررسي شود. به قول شما ما كاري به جناحها نداريم، بحث دولتها نيست و بحث ساختاري است كه وجود دارد. من جملهاي در مجلس داشتم كه تا فساد كفن نشود اين وطن وطن نشود. واقعا به اين معتقد هستم. اگر فساد سيستماتيك شود و ساختاري شود قطعي بدانيد كه پايه هاي نظام شل مي شود. مجري: چند وقت پيش آقاي توكلي جاي شما نشسته بودند و ميگفتند بايد بگويم كه سيستماتيك شده است. كواكبيان: خدا كند اين مسئله حل شود. مجري: تركيب مجلس الان چگونه است؟ كواكبيان: بازهم من يك جمله دارم، توهين هم نخواستم به كسي شود، من اعتراف ميكنم كه اشتباه محاسباتي داشتيم. ما فكر ميكرديم حداقل آن 156 فرمي كه براي ما امضا كردند همه در فراكسيون ما هستند ولي من ميگويم 50-40 نفر ديگر سلام ما را عليك نميگويند. در مجلس آمدند اما به هر دليلي در فراكسيون حاضر نشدند. البته ممكن است در آينده اتفاقات ديگري رخ دهد. فعلاً ما حدود 120 نفر فراكسيون اميد هستيم. حدود 90 نفر فراكسيون اصولگرا به معناي اخص هستيم. حدود 80-70 نفر هم مي گويند مستقل هستيم ولي هيچگاه در مجلس فراكسيون مستقلين نداشتيم. عموم اين ها هم ميگويند با آن دوستان اصولگرايان فراكسيون ولايت را تشكيل داديم. اگر اين گونه بگوييم اكثريت با آن جريان است ولي اگر مستقلين را در نظر نگيريم ما اكثريت هستيم اما راي مستقلين تاثيرگذار است. مجري: آن كه ميخواستيد رئيس مجلس بايد اصلاح طلب شود نشد. كواكبيان: اشتباه محاسباتي داشتيم و گمان ميكرديم كساني كه به ليست ما آمدند حتماً پايبند هستند ولي مشكل كشور ما اين است كه حزب به معناي واقعي جا نيفتاده است. اگر تحزب شكل گيرد به فرد كار نداريم و آن حزب آبرويش ميرود 4 سال ديگر مي خواهد راي بگيرد. لذا حزب ميآيد ليستي را معرفي ميكند حتماً بايد اين ليست تابع آن فراكسيون و حزب و آن جريان سياسي باشد. مجري: آقاي عارف حالشان چطور است؟ شنيدم مقداري دلخور و ناراحت هستند. كواكبيان: درباره اين مسئله از خودشان بپرسيد. مجري: ما چند باري دعوت كرديم و خيلي هم دوست داريم به برنامه ما بيايند اما نيامدند. كواكبيان: من فكر نميكنم دلخوري باشد و اگر دلخوري باشد از همين نوعي است كه بنده مي گويم والا دلخوري خاصي وجود ندارد. مجري: ايشان آدم بزرگواري هستند و اصلاً دنبال اين چيزها نيستند اما گفته ميشود. به خاطر قضايايي كه در انتخابات رياست جمهوري و بعد مجلس بود. اخيراً سياست هاي كلي انتخابات را حضرت آقا ابلاغ كردند. سياستهاي مهمي بودند ، 18 بندي كه به نظرم بهانه از دست تمام جناح ها خارج است. همه موارد مشخص است و مجلس، دولت و شوراي نگهبان بايد بنشينند و بنويسند تا دم انتخابات نبايد دعواي اين را داشته باشيم كه اين ميزان ردصلاحيت شد و .. شما عضو كميسيون امنيت ملي هم هستيد. برنامه اي داريد كه چيز قوي بنويسيد، زيرا تاكيد شده است قوي باشد كواكبيان: اين سياستها البته چند سال است كه مطرح شده است كه به مجلس بيايد. طول كشيد. مجري: اميدواريم كه اين طول كشيدن پخته اش كرده باشد. كواكبيان: مجمع تاكيد داشت دقيقتر باشد و بعد هم مقام معظم رهبري. به نظر من سياست هاي 100 درصد قرص و محكم است به شرطي كه ما تفاسيري نكنيم كه خلاف نظر خود رهبري باشد. زيرا همين الان هم كه مطرح شده است خيلي تفاسير از آن ميآيد. مجري: بايد هم دولت و هم مجلس و شورا بنشينند تا قانون شود. كواكبيان: بايد قانون شود. قانون هم شفاف شود، متريك شود. از لحاظ تفسيري هم مو لاي درزش نرود كه يكي يك تفسير داشته باشد و ديگري تفسيرديگر. من واقعا معتقدم كه خيلي از مباحثي كه مقام معظم رهبري فرمودند با توجه به تجارب 38-37 ساله انتخابات است. خيلي موراد را ديدند. من معتقدم كه از مجموع حوادث اين مدت آسيبشناسي كردند. حتي اين نكته مثلاً نمايندهاي كه به مجلس آمد بايد سازوكاري در نظر گرفته شود كه اگر اين نماينده به فساد اخلاقي و اقتصادي و سياسي و ... رسيد بايد نظارت شود. رهبري به خود نمايندگان اجازه دادند هيئت نظارت بر رفتار نمايندگان دهند اما اين به نظر من محكمتر بايد عمل شود و شوخيبردار نباشد. مجري: بند دخالت نكردن ارگان هاي مختلف واقعاً مهم است. كواكبيان: فرمودند نيروهاي مسلح و قواي سه گانه را تاكيد داشتند در اين جناحبندي سياسي نباشند. هيچ كسي نمي گويد سياسي نباشند بلكه در جناحبنديهاي سياسي نباشند. مجري: قبول كنيد اين ريلگذاري كه شما ميكنيد خيلي مهم است. به نظر من مهمترين كارهاي مجلس دهم همين ريلگذاري است. كواكبيان: وزارت كشور لايحه جامع انتخابات را قبل از ابلاغ اين سياستها به صورت پيشنويس به دولت برده است. هنوز در دولت بحث نشده است. نظرم اين است كه اين سياست ها ابتدا بايد در خود كميسيون سياسي دولت پخت و پز شود و بعد در صحن علني دولت و بعد به مجلس بيايد. اين كار بايد زودتر انجام شود. مجري: به 96 ميرسد؟ كواكبيان: به اين انتخابات شايد نرسد ولي ساختار اساسي پيدا ميكند كه قطعاً در سال 98 بر مبناي اين سياستهاي كلي مي توانيم قسم بخوريم كه آسيبشناسي اصلي انجام شده است. نكات زيادي در اين بحث وجود دارد. مجري: موضوع استعفاي آقاي جنتي مطرح شد گفتند با شما براي ارشاد صحبت شده است. كواكبيان: والله من از سايتها خواندم و با من صحبتي نشده است و حتي من به مزاح به نمايندگان گفتم كه احتمالاً نقشه كشيديد من را از مجلس بيرون كنيد. ما فعلا در مجلس هستيم در اين بخش از برنامه دوربين "دست خط" به سراغ خانواده آقاي كواكبيان رفت و در رابطه با ابعاد شخصيتي ايشان با آنها صحبت كردند مجري: "بيش از هر چيز سلامتي ايشان را از خداوند متعال خواهانم و آرزوي موفقيت در تمام مراحل زندگي خصوصاً زندگي سياسي ايشان را ميخواهم و ميدانم براي تحقق اين امر احتياج به صبر و گذشت و شكيبايي من نيز لازم است." اين دستخط همسر شما است. دختر خانم شما نوشتند "با تمام وجود خوشحالم و شاكر خدا كه پدري همچون شما، باگذشت و فداكار دارم و هميشه از خداي منان آرزوي سلامتي و موفقيت را براي شما خواستارم. انشاالله در تمام مراحل زندگي همانند هميشه موفق و هميشه سايه شما بالاي سر من و مجيد و مادرم باشد. بابت همه چيز در زندگي متشكرم." آقا مجيد هم نوشتند كه "به نام خدا با سلام و عرض خسته نباشيد، من از آقاي كواكبيان تشكر ميكنم و انشاالله هدف و آرزويي دارند به آن برسند و انشاالله تا 120 سال عمر از خدا بگيرند و بتوانند براي مردم و نظام خدمت كنند." اخوي شهيد شدند و شما با حاج خانم اخوي وصلت كرديد. كواكبيان: ايشان عقد كرده بودند و عروسي نكرده بودند. در آن فاصله اخوي به جبهه رفتند و شهيد شدند. مجري: در كدام عمليات بود؟ كواكبيان: عمليات خاصي نبود و ابتداي جنگ بود. البته من زودتر از ايشان به جبهه رفته بودم. مجري: از شما كوچكتر بود؟ كواكبيان: 4 سال از من بزرگتر بودند. 31 شهريور سال 59 جنگ شروع شد و من 17 مهر به جبهه رفتم. البته من دانشآموز سال آخر دبيرستان در آن زمان بودم. يك هفته بعد اخوي كه در ساري بودند گفتند چرا برادر كوچكتر به جبهه برود و من نروم. در كار جوشكاري و كار آزاد بودند. از همان جا اعزام شدند و در بهمنشير يك گروه عراقي كمين كرده بودند و ايشان در آنجا شهيد شدند. مجري: حاج خانم با اين كه شما شرط كرديد، جبهه را ميرويد كواكبيان: من دانشگاه امام صادق هم رفتم، تقريباً دو ماه از سال را جبهه بودم. من به صورت رزمي-تبليغي ميرفتم. حتي گاهي در جبهه معمم ميشدم. مجري: چون حوزوي هم ميخوانديد. كواكبيان: بله. بالاخره خيلي از مسئولين دانشگاه اعتقاد داشتند وظيفه اصلي ما درس خواندن است. تاكيد هم بر اين داشتند. ما هم فكر ميكرديم جبهه رفتن هم يك وظيفه است. مجري: حاج خانم با اين كه اخوي شهيد شده بودند و احتمال شهادت شما بود نگران نبودند؟ كواكبيان: چون دست خط از ايشان گرفتيد من جا دارد تقدير ويزه از ايشان داشته باشم. من هيچي نيستم و هيچ موفقيتي ندارم ولي حقيقتا از سال 61 كه ازدواج كردم و الان 34 سال است، من مديون فداكاريهاي ايشان هستم و در همه صحنهها همراهي كرده است و واقعا من موفقيت خود را مديون ايشان هستم. مجري: برادر ايشان هم شهيد شدند؟ كواكبيان: بله. البته ايشان در شلمچه و كربلاي 5 شهيد شده است. مجري: خودتان در فتحالمبين مجروح شديد؟ كواكبيان: نوروز سال 60 بود كه عمليات فتحالمبين شكل گرفت و من هم بيشتر نقش بيسيمچي داشتم. عمليات خوبي بود. ما خيلي هم متوجه نشديم و مجروح شدم و ديدم در بيمارستان اصفهان هستم. مجري: همرزمان افراد خاصي بودند؟ كواكبيان: فرمانده من الان فرمانده ارشد سپاه استان سمنان است. آقاي سيد تقي شاهچراغي كه فرزند نماينده ولي فقيه سمنان هستند. خيليها شهيد شدند. مجري: اگر الان اذن ميدادند مدافع حرم ميشديد؟ كواكبيان: من معتقدم كساني كه گاهي ايراد ميگيرند و مي گويند به سوريه چه كار داريد، اينها عمق گرفتاريهايي كه داعش براي جهان اسلام به خصوص جمهوري اسلامي ايجاد ميكند را توجه ندارند. اگر در حلب هم بجنگيم يك بخشي دفاع از حرم حضرت زينب (س) است. بخشي براي خودمان است. اگر آنها را در آنجا زمينگير نكنيم همين كوچه و پسكوچههاي ما داعشيها ميآيند. مجري: رابطه با حاج خانم و خانواده چطور است؟ چه اندازه برايشان وقت ميگذاريد؟ كواكبيان: من نميتوانم صداقت نداشته باشم. آن طور كه بايد حق خانواده را ادا نكردم. مدعي اين مسئله نيستم. مجري: آخرين بار چه زماني به سينما رفتيد؟ كواكبيان: در جشنواره دهه فجر بود كه يك بار رفتيم و فيلم زيبايي هم بود. مجري: تهيهكنندگي سينما هم كرديد؟ كواكبيان: ما موسسهاي داريم. موسسه فرهنگي –هنري است و مدير مسئولش من هستم. اين موسسه دارد سريالي ميسازد. مجري: سريال است؟ كواكبيان: چند قسمت هست. بيرون نيامده است. عنوان "خانم اصلاحطلب و آقاي اصولگرا" اين است. مجري: اين را سياسي كرديد. چه زماني بيرون ميآيد؟ كواكبيان: در حال توليد است. مجري: خود بازي كرديد؟ كواكبيان: خير. به من گفتند و من هم گفتم ما همه كار كرده بوديم الا اين كار مانده بود. چون نقش حزب هم برجسته ميشود گفتند در نقش دبير كل حزب بازي كنيد و من قبول نكردم. مجري: در كارهاي خانه كمك نميكنيد؟ كواكبيان: دوست دارم اما وقت ندارم. مجري: تخم مرغ بلد هستيد بپزيد همسرتان مي گويند بلد نيستند. كواكبيان: من تست نكردم. گاهي اتفاق افتاده است دور از خانه چند روزي باشم و همان دوران جبهه بود و كمي تجربه داريم ولي نه به اندازه خانم باشد. مجري: بحث سياسي هم در خانه ميشود؟ كواكبيان: اگر پيش آيد بله. مجري: اختلاف نظر با شما ندارند؟ كواكبيان: خير. گاهي مباحث راديكالتر از من بحث ميكنند. مثلا ميگويند شما محافظه كار شديد وقتي به مجلس رفتيد بايد تندتر باشيد. در كل مخالفتي وجود ندارد. مجري: اهل شعر و شاعري هستيد. كواكبيان: من در ادبيات سمنان مقداري كار كردم. مجري: هر نطقي داريد دو سه بيت ميگوييد. كواكبيان: من از جاي ديگر ميگيرم. طبع شعر را دوست دارم. من بيشتر شعر سمناني كار كردم. مجري: دو بيت شعر سمناني براي ما بگوييد. كواكبيان: دمادم كربله ورپي ندامه، ندايي كه حسين سربدامه، تپي به ياريش پي را و وي كا، هنه اون قافله زنگون صدا ميه، الهي جان فداي اون شهيدي، كو عاشورا بدل كردش به اي دي، ببردش قربوني، هر چه كو دردش، بشا تا ورونه ظلم يزدي، بشا تا بريره خوشدون سري پي، وچون هم اصغر و هم اكبري پي. ميگويد امام حسين (ع) شخصيتي بود كه همه را به ياري خواسته و هنوز آن نواي زنگوله هاي كاروان به گوش ميرسد و ما بايد توجه كنيم كه امام حسين (ع) هر چه داشت براي قرباني برد و عاشورا را به يك عيدي تبديل كرد. زمينهساز تحولات بعدي شد. سر خود را قرباني كرد تا ظلم يزيد را از بين ببرد. سر خود را از دست داد. همه بچههاي خود هم اصغر و هم اكبر را از دست داد. مجري: زيبا بود. براي حاج خانم هم شعر گفتيد؟ كواكبيان: من بيشتر در ابيات سمناني تخصص دارم. مجري: نميخواهم شعر را بخوانيد يا بگوييد چه نوشتيد، ميگويم اين كار را انجام داديد؟ كواكبيان: بله، چند موردي بوده است. مجري: شما قبل از انقلاب سه بار بازداشت شديد. به اندازهاي هم بچه بوديد كه به دادگاه اطفال بردند. چند سال بوديد؟ كواكبيان: من حدود 14 سال داشتم. ما مسجدي در محله خود داشتيم كه بعدها خودمان اسمش را جهاديه گذاشتيم. يعني مركز مبارزات سمنان آنجا بود. مرحوم حاج آقا ادب بود كه طلبه جواني از قم بود و ما دوروبر ايشان را گرفتيم. بيشتر از ايشان خط ميگرفتيم. من مسئول گرفتن پيامهاي امام (ره) از تهران به سمنان بودم،بعد دستگاهي داشتيم كه قديمي بود و تايپ ميكرديم و تكثير ميكرديم ذستي. شهرباني سمنان فهميده بود كار ما است و پدر ما هم متصدي مسجد جهاديه بود. اين مسجد از موقوفات آبا و اجدادي ما بود. ما را سه بار دستگير كردند كه مجموعا 5 روز نشده است. آخرين بار براي اين بحثها جدي شده بود و گفته بودند به دليل كم بودن سن پرونده مختوم است. مجري: شانس آورديد. حزب جمهوري اسلامي هم رفتيد. آن زمان نماينده اين حزب در سمنان چه كسي بود؟ كواكبيان: حاج آقا ادبي كه گفتم مسئول اين حزب بود. بعدا يك حاج آقا عبددوست بود. بعدا يك حاج آقا نعيم آبادي كه الان امام جمعه بودند. دبير استان بودند و من هم در طول اين دوره قائم مقام بودم. مجري: به شدت شهيد بهشتي را دوست داشتيد و از سمنان با مردم به جماران ميرويد. شعار ميدهيد خميني بت شكن بت جديد را بشكن. منظور بنيصدر بود. امام (ره) عكسالعملي نداشتند؟ كواكبيان: بله،اين هم خاطره جالبي است. بنده چون مسئوليت حزبي داشتيم از همان جا حدود ده اتوبوس مردم سمنان را براي زيارت حضرت امام (ره) به جماران آورديم. با بلندگوها اين شعار را به مردم در اتوبوس ياد دادم. وقتي وارد جماران شديم حضرت امام (ره) داشتند دست تكان ميدادند. يك عده قبل از ما رفته بودند و شعار روح مني خميني و بتشكني خميني را سرميدادند. ما كه وارد شديم يكصدا اين شعار را عوض كرديم. خميني بتشكن بت جديد را بشكن. حضرت امام (ره) يك دستي داشتند تفقد ميكردند. وقتي اين اين شعار را گفتيم ايشان دو دست خود را بالا آوردند و لبخندي هم بر لبانشان نشست. احساس كرديم اين شعار گرفته است و همان روز ساعت 2 وقتي راديو اخبار را پخش كرد با اين شعار بود. من چند باري از سوي دانشگاه امام صادق (ع) خصوصي خدمت امام (ره) رسيده بودم اما بيشتر ملاقات هاي ما عمومي بود. بعد از ملاقات عمومي بيرون آمديم، شهيد سيد عبدالكريم هاشمي نژاد ملاقات خصوصي با امام (ره) داشت كه از اتاق بيرون آمدند و ما جلوي ايشان را گرفتيم و نظر امام را از طريق ايشان جويا شديم. ايشان گفتند آقايي از علما آمده بود و از بنيصدر حمايت ميكرد و بعد امام خطاب كردند كه چه مي گوييد مگر نديديد مردم سمنان امروز چه شعاري دادند؟ من فهميدم خيلي تاثير گذاشته است. امام اعتنا به افكار عمومي داشتند. تيزهوشي داشتند كه خيلي راحت افكار عمومي را متوجه ميشدند. مجري: آخرين باري كه به مناطق محروم رفتيد چه زماني بود؟ كواكبيان: من معتقدم كه تهران ما يك پوست رويي و يك زير پوست دارد. ما چهار فرمانداري غير از فرمانداري تهران داريم. اسلامشهر، شهر ري، شميرانات و پرديس است. در خود اين شهرها فكر ميكنيم چون در حول تهران هستند وضعيت خوب است. چنين نيست. ما در خود تهران مناطقي داريم كه در محروميت به سر ميبرند. مجري: پس جديدا رفتيد؟ كواكبيان: بله. حتي در خود تهران به عنوان مسئول كميسيون حقوقي و سياسي و امنيتي مجمع تهران، به اتفاق نيروي انتظامي رفتيم و ديديم. دوستان افاغنه زياد هستند و عمده محروميتهايي كه در اين مناطق داريم از همين جاها نشات ميگيرد كه ايشان هستند. مجري: بعد از 38-37 سال بايد از اين مناطق داشته باشيم؟ كواكبيان: قطعا نبايد داشته باشيم. بايد يك كار جدي شود. مجري: اين فاصله طبقاتي از كجا شروع شد؟ كواكبيان: نه اين كه اصلا اوايل انقلاب نبود. اصلا مدعي بوديم كه شكافهاي طبقاتي را انقلاب اسلامي به دليل ذات عدالتخواهي خود حل ميكند ولي من صادقانه بگويم كه هنوز براي دستيابي به قلههاي عدالت فاصله زيادي داريم. مجري: شما به اين كار خير ما چه كمكي ميكنيد؟ كواكبيان: نميدانم. در حد بضاعت كمك ميكنم. ما در حد يك ميليون تومان كمك خواهيم كرد. مجري: تشكر. آقاي كواكبيان دولت آقاي روحاني را در اين تقريبا 4 سال چطور ديديد؟ كواكبيان: يك زماني از دولت مطلوب و 100 درصد ايدهآل نام ميبريم و من چنين ادعايي ندارم. يك زماني مقايسه ميكنيم. من فكر مي كنم در مجموع نظر مثبتي دارم و حداقل در بحث اقتصادي من نمي گويم شاهكار زيادي انجام دادند. مخصوصا در بحث ايجاد اشتغال چنين نميگويم. اما در ثبات قيمتها و ثبات اقتصادي و ثبات نرخ تورم و وضعيت قدرت خريد مردم توفيقاتي بوده است. مجري: در سال 58 مسئول ستاد انتخابات آقاي روحاني در سمنان بوديد. كواكبيان: بله. در رابطه با حزب بود. چون مسئوليت حزبي داشتيم. ايشان هم كانديداي حزب جمهوري اسلامي بودند. مجري: ايشان همان آقاي روحاني هستند يا تغيير كردند؟ كواكبيان: به هر حال در اين كه يك شخصيت انقلابي بود و تلاش ميكرد مباحث را با خردورزي و عقلانيت پيش ببرد تغييري ايجاد نشده است. مجري: به مجلس آمديد گفتيد دولت هم نياز به خانهتكاني دارد. گفتيد 5-4 وزير بايد عوض شود. هنوز هم اين نظر را داريد؟ كواكبيان: بله. اين عقيده را دارم. مجري: در اين 7 ماه كاري نميتوان كرد. فايدهاي ندارد. كواكبيان: همان زمان هم معتقد نبودم كه از طريق استيضاح و بركناري اين اقدام را انجام دهيم. خود دولت تغيير دهد. مجري: خود دولت هم تغيير دهد الان هزينه دارد. كواكبيان: اگر فرد قابلي باشد كه بتواند تحولات جديتري در همين مدت ايجاد كند چه اشكالي دارد؟ مجري: در چه حوزههايي بيشتر مدنظر شما است؟ كواكبيان: نميخواهم باعث كدورت شوم چون با اين دوستان داريم كار ميكنيم. عمدتا در بخش هاي اقتصادي معتقد هستم بايد تغييراتي ايجاد شود. مجري: اين همه از اقتصاد تعريف كرديد. كواكبيان: من ميخواهم بگويم در مقايسه. در زيرساختها مشكل جدي داريم. در ثبات نسبي قيمتها و مهار تورم توفيقاتي بوده است. مجري: برجام توانسته توقعات را برآورده كند؟ كواكبيان: نبايد از ابتدا سطح توقعات را تا اين اندازه بالا ميبرديم. مجري: چه كسي بالا برد؟ كواكبيان: نمي دانم. شايد رسانهها سبب شدند. مجري: مگر مي شود ندانيد، شما يك فرد سياسي هستيد، چند درصد رسانهها و چند درصد خود آقايان و چند درصد ديگران موثر بودند. كواكبيان: من هيچ گاه نگفتم برجام فتحالفتوح بود. چنين اعتقادي نداشتم. هميشه مي گويم اگر برجام نبود چه ميشد؟ آن سوي قصه را ميگويم. به نظر من برجام دستاوردهاي مثبتي داشته است ولي نه به اين مفهوم كه با اين برجام همه مشكلات حل خواهد شد. مجري: با اين بدعهديها بايد چه كرد؟ كواكبيان: دو گزارشِ سه ماهِ بعد از برجام وزارت خارجه به كميسيون امنيت ملي ارائه كرده است. در يكي از قسمتهاي اين گزارش عهدشكنيها و پيمانشكنيهايي كه امريكا داشت را فهرست كرديم. در زمينههاي مختلف بوده است و خود وزارت خارجه هم بر اين باور هست. اشكال برخي از دوستان اين است كه به جاي اين كه يقه امريكاييها را بگيريم يقه خود مثلا آقاي ظريف را ميگيريم. فكر ميكنيم تيم مذاكره كننده سازش كرده است و كوتاه آمده است. چنين چيزي نيست. مجري: اين گذشته است و براي الان بايد يك فكري شود. اين كه بدعهدي شود و ما نگاه كنيم درست نيست. كواكبيان: معتقدم قانوني هم قبلش داشتيم و هم ميتوان محكمتر به دولت الزام كنيم متناسب با بدعهدي امريكا بايد مقابله شود. اين نميشود كه فقط بگوييم امريكاييها بدعهدي كردند. مجري: يعني برخي از تعهدات را انجام ندهيم؟ كواكبيان: بله. بايد يك فكري شود. برخي با همين بدعهدي ميگويند ميخواهيم كل برجام را برهم بزنيم. اين درست نيست. مجري: در الزامات 9 گانه رهبري هم آمده بود كه گام به گام اين كار انجام شود. كواكبيان: آن الزامات هم در واقع گزارشي كه وزارت خارجه داشته است تلاش اين بوده است كه در چارچوب اين الزامات عمل كند. بالاخره موضوع برجام بحثي است كه در شوراي عالي امنيت ملي مورد توجه است و تمام مصوبات اين شوراي عالي امنيت ملي از سوي رهبري رصد ميشود. اين گونه نيست كه وزارت خارجه بخواهد سرخود كارهايي انجام دهد. در عين حال خود وزارت امور خارجه هم معتقد است اين عهدشكنيها وجود داشته است. تمام تلاش خود را داشتند كه در چارچوب الزامات عمل كنند. من فكر ميكنم كه اگر قرار است اين بدعهديها ادامه يابد مجلس بايد حداقل برخي ضوابط را براي وزارت خارجه تعيين كند كه آن ها احساس نكنند اليالابد قرار است اينها بدعهدي كنند و ما نگاه كنيم. مجري: كميسيون امنيت ملي اين كار را كنند؟ كواكبيان: بله. حتما معتقد هستيم كه بايد با بدعهديهاي امريكا مقابله كرد. در اين بخش دوربين "دست خط" به سراغ دانشجويان آقاي كواكبيان رفت مجري: بخوانيد كه دانشجويان شما چه نوشتند. كواكبيان: اميدوارم طي سالهاي آتي آقاي دكتر كواكبيان به عنوان استاد علوم سياسي در محيط علمي دانشگاه از مسائل حزبي خود فاصله گرفته و به دانشجويان علم سياست را كاملا بياموزند و به دور از هر گونه طرفداري از حزب يا جناح خاصي آنها را مورد نقد و داوري قرار دهند چرا كه دانشجوي علوم سياسي به دنبال كسب علم سياست است، نه فقط هنر يا فن سياسي! فرزاد كلاته مجري: نمره اين دانشجو را كم نكنيد. كواكبيان: نه. اين نظر است. در كلاس اينها تندتر هم نظر ميدهند. مجري: شما دندانپزشكي و علوم قضايي هم قبول شده بوديد. وارد رشته علوم سياسي دانشگاه امام صادق (ع) ميخوانيد. كواكبيان: بعد از فراغت از مقطع فوق ليسانس من خدمت آيتالله مهدوي كني رسيدم و گفتم ما ميخواهيم دولت تشكيل دهيم. اين براي سال 75 است. ايشان كمي نگاه كردند و گفتند برويد درس خود را ادامه دهيد دولت چيست. من هم نخستوزير بودم و هم وزير كشور و هم فرمانده كميته و ... بودم. هيچ فايدهاي ندارد و به دنبال درس خود باشيد. من فكر ميكنم واقعاً انگيزه علمي ما در دانشگاه امام صادق داشتيم. بحث سياست را دوست داشتيم. لذا رشته علوم سياسي را دنبال كردم. با اين كه پزشكي قبول شدم و علوم قضايي رشته علوم سياسي را تعلق خاطر داشتم. مجري: از همه طيف در دانشگاه امام صادق حضور دارند. كواكبيان: بله. اين هم يكي از خصوصيات آيتالله مهدوي كني بود. من يك روز به ايشان گفتم ما از لحاظ عاطفي و اخلاقي به شما تعلق خاطر داريم. اجازه دهيد از لحاظ سياسي يك مقدار همانند شما فكر نكنيم. ايشان گفتند يك مقدار نه خيلي. من همين را مي خواهم و درس خود را بخوانيد و معيارها را بشناسيد و خطوط اصلي را حفظ كنيد. مجري: چه خصلتي ايشان داشتند كه با هر يك از دانشجويان ايشان چه قديم و چه جديد صحبت ميشود، كلاس اخلاق ايشان را بينظير ميدانند. كواكبيان: ايشان اول صبح روز شنبه كه شروع هفته بود درس اخلاق داشتند. بعد هم خيلي فضا باز بود و پرسش و پاسخهاي سياسي داشتند. سياست عملي را با اخلاق نظري توامان داشتند. ما هم انجا آزادانه نظر ميداديم. خاطرات زيادي دارم. يك نوع حريتي داشتند كه حتي اساتيدي كه به آنجا ميآمدند را اگر نام ببرم شما تعجب ميكنيد. از آدمهايي كه سكولار بودند ولي علم سياست داشتند و ايشان منعي نميكردند كه آن ها بيايند و درس بدهند. حقيقتاً اخلاق آيتالله مهدوي كني سياسي نبود. سياست ايشان اخلاقي بود. خيلي براي من اهميت داشت. ما سعي ميكنيم اصل را سياست بگيريم و سعي ميكنيم متناسب با آن يكسري از اخلاقيات را رعايت كنيم. اگر خيلي هنر كنيم. ايشان اساساً اخلاقي بودند و سعي ميكردند با آن زمينه مسائل سياسي را ببينند. مجري: موضوع پاياننامه دكتراي شما چه بود؟ كواكبيان: ولايت فقيه بود. در مقطع فوق ليسانس موضوع من دموكراسي در نظام ولايت فقيه بود و هم در مقطع دكترا مشروعيت در نظام ولايت فقيه مجري: مرحوم آيتالله عميد زنجاني هم استاد شما بودند. كواكبيان: بله. ما صاحب يك سبكي در اين بحث ولايت فقيه شديم كه نظرياتي مي گويند ولي فقيه در عصر غيبت انتصابي است و خيلي از علما اين گونه نظر دارند و يكسري هم مي گويند انتخابي است. مشروعيت فقط مردمي است و آنها اذعان مي داشتند مشروعيت فقط الهي است. ما در اينجا با استناد به ادله فقهي ثابت كرديم كه هم بخشي انتصاب است و هم بخشي انتخاب است. مجري: اين هم در جلسه دبيرخانه خبرگان رهبري مطرح كرديد و مورد تشويق هم قرار گرفته است. كواكبيان: بله. مشروعيت الهي و مشروعيت مردمي توامان است. من يك بار ديدم رهبري در مورخ 1/1/ 89 در مشهد مقدس اين تعبير را دارند. در سايت ايشان هم موجود است كه در جمهوري اسلامي علاوه بر مشروعيت الهي مشروعيت مردمي هم لازم داريم. مجري: دروس حوزوي را با آيتالله سيد رضي شيرازي خوانديد. تا كجا خوانديد؟ كواكبيان: من درس رسائل مكاسب را نزد 2 بزرگوار كه يكي مرحوم شد مرحوم سيد علي گلپايگاني بود خواندم مجري: الان ميتوانيد لباس بپوشيد كواكبيان: من تنها در جبهه اين لباس را پوشيدم. مجري: به شما ميآيد. كواكبيان: شما با اين برنامه ميخواهيد ما را آخوند كنيد. مجري: من در سوابق شما خواندم كه سال 67 وارد نخستوزيري شديد و شما را معاون دفتر ارتباط با نخستوزير با ائمه جمعه قرار دادند. با علما ارتباط خوبي داشتيد. كواكبيان: ما خاطرات زيادي تقريبا با همه امامان جمعه داشتيم. برنامه ريزي ميكرديم و 300 امام جمعه را به پالايشگاه آبادان ميبرديم تا بازديد داشته باشند. بعد از جنگ بود ديگر، يا برخي از صنايع را ببينند. مجري: در سال 66 در حج خونين به عنوان مبلغ حضور داشتيد. كواكبيان: بله. در بعثه رهبري به عنوان يكي از واحدهاي زباندان بودم. آن زمان هم زبان انگليسي و هم زبان عربي در دانشگاه امام صادق خوانده بوديم. 60-50 نفر مبلغ زير مجموعه من بودند. مجري: آن فاجعه سنگين بود يا اين فاجعه منا؟ كواكبيان: ابعاد فاجعه منا بيشتر بود. در آنجا ما به اين صورت بيلياقتي و بيكفايتي و بي عرضگي ماموران را نداشتيم. در آنجا تعمدي هم در كار بوده است. آن پل هجوم كه صفي از شرطهها ايستادند و از آن سمت كه زائران براي زيارت مسجدالحرام آمدند از اين سو شرطهها مانع بودند. بيشتر جمعيت روي هم له شدند. من چون در حج خونين بودم ميفهميدم اين فاجعه منا يعني چيست. برخي مواقع دست يك نفر را ميكشيديم دست او كنده ميشد ولي خود او را نمي توانستيم نجات دهيم از بس جمعيت زياد بود. ما آن زمان يكي از سپرهاي شرطههاي سعودي را گرفتيم و بالاي جمعيت برديم و جمعيت يك نفسي كشيد. بر سر من بوتوم الكتريكي زدند و تا فردا صبح بيهوش بودم. اين فاجعه دردناكتر بود چون واقعاً اگر نگوييم تقصيركار بودند بيمبالاتي شده. در انجا عمداً ميخواستند عدهاي را بكشند و تا اندازهاي جاهل بودند كه آدم مي فهمد كه برخي از اين تفكرات و داعش زاييده آن ها است، فردا صبح روزنامه عكاس تيتر زده بودند كه ايرانيها ميخواستند كعبه را بدزدند و در قم نصب كنند. روزنامه عكاس و روز بعد از آن فاجعه بود. در ذهن اينها اين چنين ايجاد كرده بودند. من معتقدم آل سعود بايد تقاص اين خيانتها را پس دهد. مجري: چرا اصلاحطلبان به شما يك جوري نگاه ميكنند؟ كواكبيان: ديگر انها نخواهند نگاه كنند شما ميخواهيد اين نگاه را ايجاد كنيد. مجري: نه چنين نيست. سابقه مصاحبه گرفتن ما از شما 15-10 ساله است. در آن زمان هم صحبتهايي درباره شما مي گفتند. كواكبيان: تعبير اصلاحطلب بدلي دقيقاً به اين دليل است كه با برخي افراطيگري ها از ابتدا مخالف بوديم و اصلاً اين را اصلاحات نمي دانيم. مشكل ما اين است كه ما معتقديم همين تعابيري كه بحث اعتدال است، راهحل مشكلات مملكت اصلاحات است ولي در دل اصلاحات بايد اعتدال هم باشد. بنا نداريم خدايي نكرده چارچوب نظام را برهم بزنيم. خط قرمز من اين بود كه با حفظ نظام بايد فكر كنيم چطور پيش برويم. مجري: چيزهايي گفتيد شايد آنها را حساس كرده است. سال 84 كه براي ثبتنام رياست جمهوري رفتيد دولت آن زمان را نقد كرديد و گفتيد اين دوره دولتسالاري به وجود آمد نه مردم سالاري يا اين كه گفتيد آقاي احمدينژاد دستپخت اصلاحطلبان بود. كواكبيان: اين حرفها را همين الان هم خيلي از دوستان مي گويند. منتها ما مشكل اين را داريم كه برخي حرفها را زودتر بيان ميكنيم. من در اين هم مشكل دارم. يكي ميگفت فرزند زمانه خويشتن باش! فقط اين نيست كه حرفهاي قبلي را تكرار نكنيد بلكه يك مقداري حرفها را زود نزنيد. مجري: خودتان هم فكر ميكنيد نبايد اين حرفها را ميگفتيد؟ كواكبيان: نه، مي خواهم بگويم آنها هم همين حرفها را بيان كردند. اگر خوب عمل ميكرديم چرا مردم بايد بعد از دولت اصلاحات سمت دولتي بروند كه خلاف جهت قبلي است. در آنجا هم همين بحث بود. در آنجا بحث انحلال شوراي شهر بود. مجري: دوره اول؟ كواكبيان: بله. ما به شدت طرفدار دموكراسي بوديم. طرفدار حزب بودمي.گفتيم بايد احزاب باشند و دموكراسي هم باشد ولي يك دفعه به دلايلي وزير كشور در آن زمان آمد و شوراي اول را منحل كرد. ما مخالف بوديم و ميگفتيم اين يعني دولت دارد شورا را منحل ميكند. تعبير دولتسالاري به اين جاها باز ميگشت كه نبايد اينكار را مي كرد مجري: دست خطي از خود به ما بدهيد. كواكبيان: با تشكر از دستاندر كاران برنامه خوب دستخط! از خداوند سبحان حل مشكلات جهان اسلام و نظام جمهوري اسلامي ايران را مسئلت دارم و اميدوارم اين بنده كمترين با تفضل الهي بتوانم ولو بسيار بسيار جزئي باري از دوش ملت سرافزار ايران در سنگر خانه ملت بردارم و روزي را در اين كشور شاهد باشيم كه مردم سالاري ديني با همه ابعاد آن به ويژه استقرار نظام حزبي بتواند الگوي همه حكومتهاي رايج در جهان اسلام و حتي كشورهاي غير مسلمان باشد. هر چند سخت است ولي حتما شدني است. آنگاه ميتوانيم پرچم پرافتخار نظام سياسي ايران را انشالله به كف با كفايت حضرت حجه ابن الحسن العسكري (بقيه الله) بسپاريم.
- جمعه ۲۱ آبان ۹۵ ۲۱:۴۷
- ۱۰ بازديد
- ۰ نظر